نمایش جزئیات
کارکرد حقوق بشری
دسته بندی: مجمع رهروان
کارکرد حقوق بشری امر به معروف
و نهی از منکر در ساختار حکومت اسلامی
بر اساس اندیشه ی امام خامنه ای (مد ظله العالی)
زینب شریف فخر- دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی- دانشگاه شهید باهنر کرمان
بسم الله الرحمن الرحیم
چکیده
انسان گاه از روی جهل یا غفلت و گاه به خاطر پیروی از هواهای مسموم، ظلم به خود یا دیگران را باعث شده و از این طریق حقوقی که خداوند برای بشر قرار داده از جمله حق رشد و تعالی را زیر پا می گذارد. اسلام با شناخت کامل از انسان، برای تأمین حقوق مادی و معنوی او، همگان را موظف به یاری خود و دیگران در مسیر رسیدن به حقوق، از طریق فریضه امر به معروف و نهی از منکر دانسته و در این راهنمایی به سوی معروف، امور ثابتی به نام ارزش را ملاک و مبنا قرار داده است. بررسی حاضر این مطلب را روشن می کند که چگونه این نهاد منحصر به فرد، کارکردهای متنوع خود را در ساختار حکومت اسلامی برای تحقق حقوق بشر اعمال می نماید و در نتیجه، بر اساس اندیشه امام خامنه ای که محور مقاله حاضر است، چگونه حيات طيبه را در نظام اسلامى تضمین خواهد نمود.
واژگان کلیدی: امر به معروف و نهی از منکر- حقوق بشر- حکومت اسلامی
مقدمه
در همیشهی تاریخ، ظلم به انسان و نقض حقوق او به اشکال گوناگون اتفاق افتاده و انسان از رسیدن به جایگاهش بازمانده است؛ مگر در دوران های بسیار کوتاه حکومت های دینی. بحمدالله در زمان و مکانی به سر می بریم که با وجود فراگیر شدن ظلم در سراسر عالم، حکومتی الهی تشکیل شده و به سوی تحقق کامل حقوق انسانی و ارتقای آن از سطحی که بشر امروز به آن راضی گردیده، در حرکت است؛ گرچه هنوز در ابتدای راه، و درگیر با مشکلات و ضعف هایی است.
پس از جنگ جهانی، برای احقاق حقوق انسان و جلوگیری از ظلم، راهکاری حقوقی و قانونی به نام حقوق بشر اندیشیده شد که مصادیق آن در مقررات بین المللی (ابتدا در منشور ملل متحد) بیان گردید و لازم الاجرا معرفی شد؛ اما به این دلیل که از ابتدا به دست قدرت طلبان و زورگویان دنیا برای رسیدن به مقاصدشان ایجاد گشت، و در عمل هم به تدریج بار معنایی معکوس خود را آشکار ساخت، اکنون در چشم مردم دنیا و به طریق اولی در عرصه علم، اعتبار اولیه خود را از دست داده است، اما باید از این لفظ که می تواند نقطه اشتراکی در قوانین کشورهای دنیا باشد، تعریف درست را ارائه و حقیقت را به انسان ها نشان داد؛ به خصوص که دغدغه اصلی اسلام هم، تحقق حقوق گوناگون بشر با معرفی این حقوق و بیان طریقه پیاده کردن آنهاست. پرداختن به این مسأله یکی از ضرورت های دوران کنونی است نه تنها برای کشور ما، که برای تمام ملل دنیا؛ خصوصا به این دلیل که به نام دفاع از حقوق بشر، بزرگترین جنایتها نسبت به ملتها رخ داده و امروز بسیاری از آنها برای احیای حقوق و کرامت خود، برخاسته اند.
اما باید دید چگونه حق برای صاحب آن ایجاد میشود. فلسفه وجودی حق، نیاز است. یعنی هرجا ماهیت یک موجود، نیازی را اقتضا کند، ناگزیر باید حق رفع آن نیاز برای شیء محفوظ بوده و پاسخ نیاز نیز وجود داشته باشد. در غیر این صورت، نیازمند بودن شیء لغو و بی اساس و دور از حکمت خواهد بود. نیازمندی یا عدم نیاز یک ذات، بر اساس خلقت او و بدست سازنده اوست. از این جهت است که وضع حقوق تنها از سوی سازنده و آفریننده امکان پذیر است و در واقع ایجاد و خلق، خود به خود حقوق متناسب را نیز به همراه خواهد داشت. پس نمیتوان حق وضع حقوق را برای بشر قائل شد. ولی شناختن حقوق بشر، حق مسلم خود انسان است و فراتر از این، مکلف است که حق خویش را استیفا کند. (ر.ک: جوادی آملی، 1388، ص 327 و 328)
معیار وضع حق و یا کشف و شناسایی حق، هماهنگی شیء با غایت و هدفی است که برای آن ساخته شده است. خالق انسان، معارف مورد نیاز او را توسط رسولان خود و از دریچه وحی، به وی عرضه نموده است و می توان هدف از خلقت انسان را هم از این طریق شناخت. بر اساس اندیشه اسلامی، انسان دارای 3 بعد وجودی است: بعد حیوانی که شامل غرایز و شهوات اوست و در اصطلاح، نفس امّاره گفته می شود. بعد انسانی، که تفکر و عزم و اراده از آن ناشی می شود؛ و بعد الهی، که برترین خود انسان است و در حقیقت متعلق به خود او نیست بلکه از آن خالق و صاحب او بوده و انسان نسبت به آن امانت دار الهی است. (جوادی آملی، 1388، صص89 تا 91)
بدیهی است که دو بعد اول خصوصیتی ندارند تا باعث تمایز انسان، و حرکت و مقصد او از سایر موجودات شوند؛ تا آن جا که اشرف مخلوقات و خلیفه خداوند خوانده شود، خدا پس از آفریدن او «تبارک الله أحسن الخالقین» بگوید، آفرینش تمام هستی، برای او باشد[1]و آفرینش او، برای خداوند. بر اساس آنچه از منابع اسلامی بدست می آید، انگیزه و هدف خداوند از خلق انسان، بعد سوم وجود او بوده[2] که باید به دست خودش کمال یافته، شایسته رسیدن به غایت مقصود گردد، و دو بعد حیوانی و انسانی نیز، ابزار او در این راه هستند. علاوه بر این، تمام موجودات و تمام سنت های الهی برای این حرکت ایجاد شده اند تا برای سیر صعودی در خدمتش باشند و او را در رسیدن به رشدِ هر چه بیشتر یاری نمایند. اگر بعد الهی کنار گذاشته شود، حیوانیت انسان، عقل و اراده او را به خدمت خواهد گرفت و بر مبنای شهوات و دست یابی به منافع هر چه بیش تر، آنچنان او را در وادی حیوانی پیش خواهد برد تا پست تر از حیوان شود: «إنْ هُم إلّا کَالأَنعامِ بَل هُم أَضَلُّ سَبیلاً» (سوره فرقان، آیه44).
آمدن انبیاء و دین، نیاز و حق انسان است چون در تمام عرصه های زندگی او را که ناتوان از شناخت کامل است، دستگیری و راهنمایی می کند. دین برای این آمده تا نقشه راه را ترسیم نموده و با نشان دادن انتخاب های درست در تمام پیچ و خم های مسیر و ملزم کردن انسان به تبعیت از این نقشه (رعایت تقوی)، او را به حقوق خود برساند؛ بنابراین «غایت تشریع دین، احیای حقوق بشری است.» (جوادی آملی، 1388، ص 43)
نیاز و طبیعت انسان، داشتن یک زندگی اجتماعی است. در چنین شرایطی برای اینکه انسان ها قادر به زندگی باشند و توسط یکدیگر از بین نروند، ناگزیر از قرار گرفتن زیر پرچم یک حکومت هستند. حکومت به معنی اداره امور جمعی از انسانها بدست کسی است که قدرتی بیشتر از سایر افراد در اختیار او گذاشته شده، برای اینکه با استفاده از آن بتواند محدوده حقوق انسان ها را تنطیم نموده و آنها را از تعرض نسبت به حریم حقوق یکدیگر بازدارد. پس اگر همین قدرت در دست او، وسیله ای برای ظلم به دیگران و فراهم آوردن حداکثر منافع برای خود باشد، نقض غرض اتفاق افتاده و عدم وجود چنین حکومتی ظلم کمتری در پی خواهد داشت. به همین دلیل آفریدگار انسانها که به خیر و شر وجودشان آگاه تر است، قدرت، هدف از قدرت و شکل صحیح آن را تعریف کرده است؛ تنها شکل مشروع قدرت در نظر خداوند، حکومت حجت خدا (شخص واجد بیشترین تقوی و فاقد هواهای مسمومی که روحیه ستمگری را ایجاد می کند) در زمین یعنی حکومت اسلامی است و فلسفه و هدف از آن، پیاده کردن تمام ارزش ها برای رساندن انسانها به جایگاه موعود آنهاست. البته در زمان غیبت و تا ظهور حجت، حکومت به دست نایب او یعنی فقیه جامع الشرایط اداره می شود یعنی کسی که دین را به خوبی می شناسد، به آن عمل می کند و شجاعت اجرای عدالت و توانایی مدیریت را دارد.
در سیر حکومت به سوی آرمانهای خود، طبیعتا موانعی ایجاد می شود؛ برخی از اعضای جامعه به دلیل جهل، غفلت یا هوای نفس، تحقق اهداف جامعه را با مشکل مواجه می سازند. آنچه اهمیت دارد این است که با موانع مبارزه شود. اولین و کارسازترین وسیله ی مبارزه، انجام تکالیف دین و رعایت تقوی است؛ یعنی مسئول دانستن خود در برابر خداوند در تمام کارها. اما چون همه افراد، تقوی را مراعات نمی کنند باید عاملی بیرونی هم وجود داشته باشد که از بروز و شیوع فساد جلوگیری کند؛ در نتیجه دومین سلاح، هوشیاری و دلسوزی تمام افراد جامعه است که باید در برابر آلودگی احساس خطر کنند؛ در نتیجه با تذکر رحیمانه ی خود، ارزشها را بر فضای جامعه حاکم کنند و از شیوع بدی و نابودی تدریجی حکومت اسلامی جلوگیری نمایند. این نظارت همگانی در اسلام امر به معروف و نهی از منکر نام دارد.
مقام معظم رهبری (مدّ ظلّه) نقش این نظارت را به زیبایی تبیین نموده اند: «عوامل بقا را در اسلام مشاهده کنید! ... یکی از عوامل بقا، امر به معروف و نهی از منکر است. بدیهی است که در جامعه، فساد به وجود می آید. این فساد، چگونه باید برطرف شود؟... رودخانه های عظیم دنیا را مشاهده می کنید؟ هرچه در این رودخانه ها آلودگی و کثافت بریزند، کمی آن طرف تر، تلاطم آب، سر به سنگ کوبیدن آب و حرکت آب، مواد مضر را از بین می برد و در عوض مواد حیاتی تولید می کند. محیط جامعه باید چنان زلال باشد که اگر کسی قطره ی فسادی هم در آن چکاند، خود جامعه آن را هضم کند و از بین ببرد، چگونه امکان پذیر است؟ با امر به معروف، با نهی از منکر و با دعوت به خیر.» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار روحانیون و مبلغان 26/02/1375)
ایشان در مناسبت های مختلف به بیان راهگشای جزئیات این موضوع و نقش امر به معروف و نهی از منکر در تحقق جامعه دینی پرداخته اند. به همین دلیل در حد امکان، بر اساس بیانات ایشان به بررسی موضوع پرداخته ایم. پژوهش حاضر با توجه به نبود تحقیقی با رویکرد خاص این موضوع، و با عنایت به تاکیدات امام خامنه ای، به دنبال آشکار ساختن جایگاه ویژه این فریضه در تحقق کامل حکومتی اسلامی، که اهتمامش به گسترش عدالت و تضمین حقوق انسان بر اساس برنامه خداوند است، و در تضمین بقای این حکومت در برابر تهاجم نفس گیر دشمنان است تا به خواست خدا محرکی باشد برای حرکت های ضروری که به فراموشی سپرده شده یا با سستی انجام می گیرد.
1) نقش امر به معروف و نهی از منکر در بقای جامعه اسلامی
وقتی جامعه اسلامی شکل گرفت مانند موجودی زنده در حرکت است، در این مسیر، از یک سو باید عواملی او را تقویت نمایند تا بتواند تمام کارکردهای خود را اعمال کند. از سوی دیگر اگر آفت ها یعنی بیماریهای درونی و دشمنان بیرونی پیدا شوند، سلامت و حیات او را تهدید خواهند کرد. مبارزه با بیماری ها، حساستر و دشوارتر است چون ممکن است بیماری مانند دشمن قابل رؤیت نباشد در نتیجه نفوذ نامحسوس تر و ویرانکننده تری داشته باشد. قابلیت جامعه اسلامی برای پیاده کردن حقوق مادی و معنوی بشر، به دلیل حاکمیت ارزشها و میدان ندادن به ضدارزش است و این عامل تمایز حکومت اسلامی از غیر آن است. در واقع ارزشها نشان دهندة جهت صحیح حرکت هستند که برای حفظ آنها و تضمین حرکت به سمت اهداف تعیین شده، باید بیشترین مراقبت صورت گیرد. از این جهت است که اولین و مهمترین فایده ای که از امر به معروف و نهی از منکر منظور شده، نیکی ماندن نیکی و بدی ماندن بدی است (ر.ک: بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 25/09/1379) تا راه برای هر پوینده ای روشن بماند و ظلم به خود و دیگران در لباس استیفای حقوق رواج نیابد. «بدترين توطئه ها عليه مردم اين است كه طورى كار كنند و حرف بزنند كه كارهاى خوب،... در نظر مردم به كارهاى بد، و كارهاى بد به كارهاى خوب تبديل شود. اين خطرِ بسيار بزرگى است.» (ر.ک: بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 25/09/1379) «كار دنيا به جايى رسيده است كه قدرتهاى زورگوى عالم، جلوی چشم مردم دنيا، معروف را منكر و منكر را معروف می كنند! به نظر من، در عالمِ فساد و تباهى بشريّت، هيچ چيز ديگر بالاتر از اين نيست.» (بیانات در دیدار کارگزاران نظام 14/06/1372)
به تبع این کارکرد امر به معروف و نهی از منکر، دومین تاثیر آن در هدایت و کنترل جامعه نمود می یابد. این مردم هستند که با اراده و سلیقة خود، مدل جامعه و مدیریت آن را تعیین می کنند و برنامه های مسئولان را در تمام زمینه ها جهت می دهند. «وقتى در جامعه گناه منتشر شود و مردم با گناه خو بگيرند، كار كسى كه در رأس جامعه قرار دارد و می خواهد مردم را به خير و صلاح و معروف و نيكى سوق دهد، با مشكل مواجه خواهد شد؛ يعنى نخواهد توانست، يا به آسانى نخواهد توانست و مجبور است با صرف هزينه فراوان اين كار را انجام دهد. يكى از موجبات ناكامى تلاش هاى امير مؤمنان با آن قدرت و عظمت در ادامه اين راه، كه بالاخره هم به شهادت آن بزرگوار منجر شد، همين بود.» (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 25/09/1379)
گاه ممکن است شرایط پیچیده تر شود و دشمن از راه تغییر تدریجی ارزش ها برای نابودی حکومت وارد شود، از این طریق که با نابودی فضای ارزشی و قتل عام فرهنگی اعضای جامعه، در پی حفظ شکل ظاهری نظام اسلامی و استحاله محتوای آن باشد. (ر.ک: بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا، 22/04/1371) خصوصا اینکه با گسترش فساد در میان اقشار آسیب پذیرتر یعنی جوانان، از طریق گرفتن غیرت و حساسیت ایمانی و تخدیر جامعه (بیانات در دیدار جمعی از پاسداران 05/10/1374)[3] برای رسیدن به این هدف تلاش کند.[4] اینجاست که هر خردمندی دفاع از ارزش ها را مهمترین تکلیف می شمارد و راه مقابله را، ایستادن در برابر مظاهر فرهنگ مهاجم و یادآوری و پافشاری بر فرهنگ ارزشی می داند. پس در این شرایط، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از آنچه گفته شد، فراتر می رود و به مسئولیتی با سه بعد شرعی، اجتماعی و سیاسی تبدیل می شود. «نهى از منكر كنيد. اين، واجب است. اين، مسئوليت شرعى شماست. امروز مسئوليت انقلابى و سياسى شما هم هست.» (بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا 22/04/1371)
در دوران بعد از جنگ تحمیلی، هجمه دشمن به جبهه فرهنگی و ارزشی منتقل شد. رهبر معظم انقلاب در همان سالهای پس از جنگ تحمیلی، این تهاجم را گوشزد و نوع دفاع را تبیین نمودند و تا به امروز در موقعیت های گوناگون بر آن تاکید فرمودند: «در مقابل اين تهاجم، اين جامعه اسلامى، بايد زنده، هوشيار، آسيب ناپذير، پراميد، آماده مقاومت، آماده ضربه زدن و به صورتِ يك موجود زنده مقاوم بماند و مقاومت كند. اين، چگونه ممكن است؟ اين است كه بنده موضوع امر به معروف و نهى از منكر را مطرح كردم.» (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 07/05/1371)
با توجه به وجود روابط گوناگون در یک جامعه، عاملی با قابلیت تاثیرگذاری متنوع مانند امر به معروف و نهی از منکر، کارکردهای مختلفی پیدا می کند. در ادامه این آثار بررسی می شود:
1- 1) نقش امر به معروف و نهی از منکر مردم در مورد افراد جامعه
درمورد اعمالی که مربوط به حیطه فردی هستند، رعایت تقوی حق رسیدن انسان به جایگاه شایسته و موعودش را هرچه بیشتر تأمین می کند و به عکس، پیروی از هوای نفس و نافرمانی از دستورات خداوند، باعث از بین بردن این حق می شود. گرچه با توجه به منابع دین، تقریبا هیچ رفتاری نیست که واقعا فردی شمرده شود و اثر خوب یا بد روی محیط اطراف نداشته باشد.
در حوزه اجتماعی هم، اگر کسی با پیروی از امیال و منافع خود، حقی از حقوق مردم را ضایع کند نه تنها حق خود برای تعالی بیشتر، بلکه حقوق بشر را نقض نموده است و اگر دستورات دین را اجرا نماید از ظلم جلوگیری کرده و بستر رشد فردی و اجتماعی را فراهم ساخته است.
در یک جامعه اسلامی به دلیل راه و هدف مشترک افراد، و به خاطر تعالیم مکتب که محبت را در دلها تقویت می کند و به اوج می رساند، روح برادری و رفاقت در میان اعضای جامعه جان می گیرد. بنابراین نهایت خیرخواهی و دلسوزی که زیربنای احکام اجتماعی اسلام است، افراد را به سمت انجام این تکالیف سوق می دهد. در چنین فضایی امر به معروف و نهی از منکر به دلیل کارکردهای زیر از اوجب واجبات می شود:
کسانی که جاهل به احکام الهی هستند یا از آثار سوء رفتارهای خود ناآگاهند، یا حتی کسانی که با علم، در اثر وسوسه ها از راه درست انحراف پیدا می کنند با امر به معروف و نهی از منکر آگاه شده به صراط باز می گردند و از ایراد خسارت به خود و سایرین دور می شوند. برخی هم در ترک معروف و اصرار بر منکر، عناد و عمد دارند که با حساسیت موجود در جامعه و تکرار امر و نهی از سوی افراد، از ادامه اعمال بد خود ناتوان شده و روحیه هنجارشکنی در آنها مغلوب می شود. علاوه بر این با شکل گرفتن ساختار فرهنگی در جامعه، رفتارهای افراد بر اساس همان هنجارها شکل می گیرد و در تعلیم و تربیت نسل های جامعه هم جریان می یابد.
این حساسیت نه تنها از حقوق مردم بر عهدة یکدیگر است، که از جمله حقوق لازم الهی بر بندگان است که یکدیگر را در اقامة حق یاری کنند. «مِن واجِبِ حُقُوقِ اللهِ عَلی عِبادِهِ... وَ التَّعاوُنُ عَلی إقامَهِ الحَقِّ بَینَهُم» (نهج البلاغه، خطبه 216)
بنابراین روح این فریضه، دلسوزی و محبت است. انسان وقتی در دلش نسبت به دیگران محبت و دلسوزی داشته باشد طبیعتا نمی تواند فساد و زیان او را ببیند و به خیر او حریص است. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» (سوره فتح، آیه 29) «لَقَد جاءَکُم رَسُولٌ مِن أنفُسِکُم عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم» (سوره توبه، آیه 128) فراتر از این چون خیر را منحصرا در اسلام و حکومت اسلامی می بیند و خود را مدیون و متعهد می داند، ایراد صدمه به آن را تحمل نمی کند. پس در این راه وظیفه خود را با حساسیت انجام می دهد و مردم را نیز به انجام وظیفه تشویق و از آسیب به نظام اسلامی باز می دارد.
در نتیجه ماهیت امر به معروف و نهی از منکر با در نظر گرفتن شرایط آن از دخالت در کار دیگران متمایز می شود و شکوه عشق ورزی و خیرخواهی نسبت به تمام هستی را به نمایش می گذارد. بر این اساس است که امام خامنه ای می فرمایند: «اگر معناى امر به معروف و نهى از منكر و حدود آن براى مردم روشن شود، معلوم خواهد شد يكى از نوترين، شيرين ترين، كارآمدترين و كارسازترين شيوههاى تعامل اجتماعى، همين امر به معروف و نهى از منكر است و بعضى افراد ديگر در نمی آيند بگويند «آقا! اين فضولى كردن است»! نه؛ اين همكارى كردن است؛ اين نظارتِ عمومى است؛ اين كمك به شيوعِ خير است؛ اين كمك به محدود كردنِ بدى و شرّ است.» (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 25/09/1379)
در سوره عصر، انسان در همه عصرها و دورانها در نهایت خسران خوانده شده، مگر انسانی که ایمان دارد و بر اساس آن اعمال صالح انجام می دهد، علاوه بر این دیگران را به حق، و صبر برای این حق توصیه می کند.[5] بر اساس این سوره ایمان به تنهایی، انسانها را از زیان نمی رهاند که باید تواصی میان انسان هایی که مؤمن هستند و عمل صالح دارند وجود داشته باشد، برای اینکه یادآوری حق و صبر، غفلتها را بسوزاند و انسانها را به سعی و استقامت بکشاند؛ در این صورت است که تمام نیروهای انسان به کار می افتد و سازندگی و رشد و تحقق حقوق او به بار می آید. (ر.ک: علی صفایی حائری، 1390)
1-2) نقش امر به معروف و نهی از منکر مردم در اصلاح خودشان
امر به معروف و نهی از منکر بر خود داعیان نیز نشانه نیک بر جای می گذارد و از دو سو راه صلاح را هموار می سازد. (پیام به نخستین اجلاس پژوهشی امر به معروف و نهی از منکر 23/08/1379)
اصلاح و احیای حقوق خود آمر و ناهی به دو دلیل می تواند از امر به معروف و نهی از منکر ناشی شود: اول بر مبنای تاکید و یادآوری. فردی که در تماس با مردم نسبت به شیوع معروف و نابودی منکر حساس است و امر به معروف و نهی از منکر می کند، همین امر و نهی از لحاظ روانی در خود او هم مؤثر واقع می شود و در پی اصلاح خویش برمی آید. اصلا بیشترین تاثیر امر و نهی برای اصلاح خود فرد است، و اگر همه افراد چنین حساسیتی نسبت به حاکمیت ارزشها داشته باشند جامعه به بهترین شکل اصلاح می شود. به همین دلیل است که بر اساس اندیشة اسلامی، اگر شخص به مرحله ای نرسیده باشد که قول و فعلش یکی باشد یعنی خودش تمام معروف ها را انجام دهد و همه منکرات را ترک نماید، باز وظیفه از او سلب نمی شود، زیرا چنین تصوری، روحیه امر به معروف و نهی از منکر را از بین می برد و روح ارزشی جامعه را سست می سازد. (ر.ک: دادسرای مبارزه با مواد مخدر و منکرات، 1376، ص 149)
دوم به دلیل لعن آمران به معروف و ناهیان از منکری که تارک گفته خود هستند. «اگر خدای نکرده دل با زبان همراه نباشد، آن گاه انسان مشمول این جمله می شود که «لعن الله الآمرین بالمعروف التارکین له». کسی که مردم را به نیکی امر می کند، اما خود به آن عمل نمی کند؛ مردم را از بدی نهی می کند اما خود او همان بدی را مرتکب می شود؛ چنین شخصی مشمول لعنت خدا می شود و سرنوشت بسیار خطرناکی خواهد داشت.» (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران، 25/09/1379) در واقع در امر به معروف و نهی از منکر شرط نیست که امر و نهی کننده به آنچه امر می کند عمل نماید و از آنچه نهی می کند اجتناب ورزد. پس امر و نهی بر شخص گناهکار هم واجب است و او نمی تواند به این عذر خود را از این وظیفة بزرگ تبرئه سازد؛ اما این که در حدیثی که آمد چنین افرادی مذمت و لعن شده اند، برای این است که چرا خود عمل به وظیفه نکرده اند، نه برای این که چرا امر و نهی نموده اند. (محمدرضا مشفقی پور، جلد 1، 1388، ص 332)
1-3) نقش امر به معروف و نهی از منکر مردم در مورد مسئولین
در رویکرد اسلام علاوه بر این که مسئولیت و قدرت، تعریف و هدفی متفاوت از تعریف مادی رایج دارد، ظرایف و دقایقی برای آن بیان شده که باید از سوی متصدی قدرت رعایت شود، وگرنه نتیجة موردنظر اسلام بدست نمی آید. امیر المؤمنین (علیه السلام) از محورهای اصلی بیانات خود را این موضوع قرار داده اند. فرمایشات ایشان در این باب، دو حوزه را تحت پوشش می گیرد: خطاب به مسئولین، قاعده معین کردن و مشی را بیان کردن، و خطاب به عموم مردم، وادار کردن آنها به حضور، فعالیت و احساس مسئولیت اجتماعی؛ با امر به معروف و نهی از منکر (ر.ک: بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 25/09/1379). در سخنان علی (علیه السلام) «در زمینه مسائل اجتماعی، هیچ خطابی به مردم شدیدتر، غلیظتر، زنده تر و پرهیجان تر از خطاب امر به معروف و نهی از منکر نیست.» (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 25/09/1379)
برای مثال در قسمت اول: «وقتى مسئولان بر سر كار آمدند، همه همّتشان رفع نيازهاى مردم و كار براى آنهاست... اگر حاكمان و صاحب منصبان اسلامى بخواهند اين وظايف را انجام دهند، به يك نقطه ديگر احتياج دارند و آن، اخلاص و براى خدا كار كردن و با خدا رابطه خود را نگه داشتن است. مسئول امور و صاحبِ منصب در نظام اسلامى، مسأله اش فقط مواجهه با مردم نيست؛ اگر با خدا متّصل نباشد، كارِ براى مردم و خدمت براى آنها - يعنى همان مسئوليت اصلی اى كه دارد - لنگ خواهد ماند.. «واجعل لنفسك فيما بينك و بين اللَّه افضل تلك المواقيت» اوقات خودت را كه براى كارهاى گوناگون صرف می كنى، بهترين و بانشاط ترينش را بگذار براى خلوت بين خودت و خدا؛ يعنى حالت ارتباط با خدا و انابه به او و تضرّع را براى اوقات خستگى و كسالت نگذار. بعد می فرمايد: «و ان كانت كلّها للَّه» اگرچه وقتى كه تو صاحبِ منصب در حكومت اسلامى هستى، همه كارهايت متعلّق به خداست - به شرطی كه «اذا صلحت فيها النّيّة و سلمت منها الرّعيّة»؛ نيّتت خالص باشد و كارى كه مردم را بيازارد، از تو سر نزند (نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 374) - اما در عين حال در بين تمام اين تلاشهايى كه همه اش هم عبادت است، وقتى را بگذار براى اينكه بين خودت و خدا خلوت كنى. اين چهره صاحبان مناصب در نظام اسلامى و در قاموس اميرالمؤمنين است.» (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 25/09/1379)
درباره قسمت دوم می فرمایند: «وَ ما أعمالُ البَرِّ كُلُّها وَ الجَهادُ فی سَبيلِ اللهِ عِندَ الأمرِ بِالمَعروفِ وَ النَّهىِ عَنِ المُنكَرِ إلاّ كَنَفثَةٍ فی بَحرٍ لُجّیٍّ» تمام اعمال نیکو و حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر جز آب دهانی در دریای مواج نیستند. چون این فریضه زمینه اجرای تمام اعمال نیک را فراهم می سازد. در متون روایی آمده: «لَتَأمُرُنَّ بِالمَعرُوفِ وَ لَتَنهُنَّ عَنِ المُنکَرِ أَوْ لَيُسَلِّطَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُم شِرارُكم فَيَدْعُوا خِيارُكُم فلا يُسْتَجابُ لَهُم» (علامه مجلسی، جلد 90، 1403، ص 378) باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. اگر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابسته ها را بر شما مسلط می کند.
در ادامه این مطلب را بررسی می کنیم:
در بعد حکومتی، امر به معروف و نهی از منکر اهمیت بسیار زیادی می یابد چون در این سطح، آثار رفتارها یا ترک فعل هایی که اجرای حقوق بشر یا نقض این حقوق را باعث می شود، دامنه بسیار وسیعی می یابد و اگر نه همه مردم جامعه، بسیاری از آنها را تحت الشعاع قرار می دهد. در واقع کسانی که به عنوان مسئول در حکومت اسلامی شناخته می شوند، وظیفه حفظ حقوق مردم و فراهم ساختن زمینه های اجرای حقوق را، در حوزه کاری خود به عهده دارند؛ بنابراین، اگر وظایف عام (که در مورد تمام مسئولین مشترک است) و وظایف خاص (مربوط به حیطه مسئولیت شخصی) را که بر اساس دین و قانون تعریف میشود انجام ندهند، نتیجه ای جز زیر پا گذاشتن حقوق مردم به بار نمی آید. حکومت ارکان زیادی دارد و در بعد اجرایی نمی تواند به یک فرد یعنی امام یا ولی فقیه که واجد صفت عدالتند، خلاصه شود. بنابراین افرادی باید زیر نظر حاکم، امور جامعه را در دست بگیرند و همانطور که در کلام امام علی (علیه السلام) آمده برای این امر باید ملاکهایی را واجد و عیوبی را فاقد باشند تا بتوانند وظایف خود را به درستی انجام داده و اهداف حکومت را محقق سازند.
اما به دلیل مفاسد قدرت و مقام، باز هم باید نظارت قوی روی صاحب قدرت و اعمالش وجود داشته باشد تا اگر دچار لغزش شد، او را از سقوط در مهلکه ستمگری بازدارد، معروف ها و منکرها را به او یادآوری نماید و اضافه بر این، آنچه قادر به دیدن آن نیست را به وی نشان دهد. یکی از مهمترین بازوهای نظارت، مردم هستند که با مشاهده نتایج کار مسئولین در جامعه، موظف به اصلاح و از بین بردن ضعف ها، و تقویت و افزایش نقاط قوت از طریق امر و نهی دلسوزانه مسئولین می باشند. در صورتی که مردم این وظیفه خطیر را رها نمایند، چون مانع و حساسیتی وجود ندارد، راه برای سوء استفاده از قدرت باز می شود.
«البته امر به معروف و نهى از منكر حوزه هاى گوناگونى دارد كه باز مهمترينش حوزه مسئولان است... مردم بايد از مسئولان، كار خوب را بخواهند.» (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران، 25/09/1379)
از سوی دیگر نوع هنجارهای حاکم بر جامعه بر افراد تاثیر می گذارد و مسئولانی که روی کار می آیند رفتارشان بر اساس همان ملاکهای جاری در جامعه شکل می گیرد. بنابراین اگر در اجتماعی که از ابتدا راهنمای حرکت خود را معیارهای دینی قرار داده، مراقبت و حساسیتی برای حفظ حاکمیت این معیارها وجود نداشته باشد و هنجارهای جامعه تغییر کند، در تمام سطوح تاثیر خواهد گذاشت. «لَتَأمُرُنَّ بِالمَعرُوفِ وَ لَتَنهُنَّ عَنِ المُنکَرِ أَوْ لَيُسَلِّطَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُم شِرارُكم فَيَدْعُوا خِيارُكُم فلا يُسْتَجابُ لَهُم. باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. اگر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابسته ها را بر شما مسلط می کند؛ یعنی زمام امور سیاست کشور به مرور به دست امثال حجاج بن یوسف خواهد افتاد! همان کوفه ای که امیر المؤمنین در رأس آن قرار داشت و در آنجا امر و نهی می کرد و در مسجدش خطبه می خواند، به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر، به مرور به جایی رسید که حجاج بن یوسف ثقفی آمد و در همان مسجد ایستاد و خطبه خواند... حجاج کسی بود که خون انسان در نظر او با خون یک گنجشک هیچ تفاوتی نداشت! با ترک امر به معروف و نهی از منکر، مردم این گونه دچار ظلم های عجیب و غریب و استثنایی و غیر قابل توصیف و تشریح شدند. وقتی که امر به معروف و نهی از منکر نشود و در جامعه خلاف کاری، دزدی، تقلب و خیانت رایج گردد و بتدریج جزء فرهنگ جامعه شود، زمینه برای روی کار آمدن آدم های ناباب فراهم خواهد شد.» (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران، 25/09/1379) اینجاست که به تدریج ظالمان و قدرت طلبان بر سر کار می آیند و حکومت به جای تلاش برای تأمین حقوق مردم، به ابزاری برای چپاول کیسه مردم و سلاخی مخالفان بدل می شود. آن وقت هرچه خوبان جامعه دعا کنند دعایشان مستجاب نخواهد شد و تلاش آنها برای هدایت مردم و جامعه به سوی صلاح نتیجه نخواهد داد.
بنابراین یکی از مهم ترین حوزه های امر به معروف و نهی از منکر، حوزه مسئولان خواهد بود.
1-4) نقش امر به معروف و نهی از منکر مسئولین در مورد مردم
«نظام اسلامی باید تضمین کند که ارزشهای الهی حاکم باشد. آیه مبارکه «الَّذینَ اِنْ مَکَّنّاهُم فِی الأَرضِ أقامُوا الصَّلاهِ وَ آتَوُا الزَّکوِه وَ أَمَروُا بِالمَعرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ المُنکَرِ» (سوره حج، آیه 41) ناظر به همین معناست؛ اگر در محیطی، حکام، فرمانروایان و زمامداران، مردم را به نیکی امر کردند و از بدی بازداشتند و نماز را اقامه داشتند، در آن محیط ارزشها رشد می کند.» (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان انتظامی، 21/04/1374)
حکومت اسلامی ماموریت انحصاری حاکم کردن ارزش ها را بر عهده دارد که بخش عمدة این کار را از طریق مسئولین انجام می دهد. «من و شما به عنوان مسئولان كشور وظيفه مان در باب امر به معروف و نهى از منكر سنگين تر است. بايد از شيوه ها و وسايل مناسب استفاده كنيم.»(بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 19/04/1379)
مسئولین باید با برنامه ریزی و قانون گذاری مناسب بر مبنای ارزش ها، و نظارت مستقیم و غیر مستقیم در حیطه مسئولیت خود، مردم را به سوی نیکی ها سوق داده و امر به معروف و نهی از منکر کنند و از این طریق ارزش ها را در جامعه پیاده نمایند.
وظیفه مسئولان اجرایی استفاده از شیوه ها، ابزارها و برنامه های کارآمد برای حفظ حریم ارزش و ضد ارزش و ترویج نیکی است.
در این راستا، قوه مقننه باید علاوه بر وضع قوانین بر مبنای ارزش ها در همه حوزه ها، نقض قانون را جرم انگاری کرده و مجازاتی بر اساس شرع و منطبق با حقوق بشر وضع نماید و مسئولین قضایی نیز به عنوان مجریان مرتبه عملی نهی از منکر در حکومت اسلامی[6]، با هنجارشکنان و متخلفان از قانون، برخورد مطابق قانون داشته باشند، تا هم قانون شکنی در فضای جامعه سهل و سمح نشود و هم ناقضان هنجارها سزای عملشان را ببینند و هم محیط مناسب برای شیوع معروف و تأمین حقوق مردم فراهم شود.
اگر در جامعه نظارت صحیح وجود داشته باشد و هرکس بداند که عمل خلافی را که انجام می دهد کنترل می شود، دیگر نمی تواند چنان اعمالی را مرتکب شود. (ر.ک: دادسرای مبارزه با مواد مخدر و منکرات، 1376، ص 118)
از سوی دیگر باید به طور ویژه از آمران و ناهیان حمایت قانونی و عملی صورت گیرد و راه برای امر به معروف و نهی از منکر در تمام رده ها، باز و هموار گردد.
«البته دولت، مجلس شوراى اسلامى، دستگاه قضائی و نيروى انتظامى، موظفند كه ناهى از منكر را پشتيبانى كنند. اين، وظيفه آنهاست... مبادا در گوشه و كنار، يا در دستگاه انتظامى يا قضائی، كسانى باشند كه راه را جلو آمر به معروف و ناهى از منكر سد كنند! مبادا كسانى باشند كه اگر كسى امر به معروف و نهى از منكر كرد، از او حمايت نكنند، بلكه از مجرم حمايت كنند!» (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 29/07/1371) «همه دستگاه حكومت ما بايد از آمر به معروف و ناهى از منكر دفاع كند. اين، وظيفه است... مگر مأمورين و مسئولين ما می توانند آمر به معروف و ناهى از منكر را با ديگران مساوى قرار دهند؛ چه رسد به اينكه نقطه مقابل او را تأييد كنند!؟» (بیانات در دیدار فرماندهان گردان های عاشورا 22/04/1371)
1-5) نقش امر به معروف و نهی از منکر ولی فقیه در جامعه
تشکیل حکومت اسلامی و اداره آن از سوی ولی فقیه، از بالاترین مصادیق امر به معروف و نهی از منکر و در واقع پشتوانه آن است. اساسی ترین و ابتدایی ترین نیاز برای اجرای یک طرح، وجود بستر و شالوده ای توانمند است. برای حاکمیت خیر در تمام شئون زندگی افراد، باید حکومتی وجود داشته باشد که با دارا بودن قابلیت و لوازم این کار بتواند چنین کارکردی را تضمین کند.
نقش رهبری و نظارت ولی فقیه بر تمام ارکان جامعه، بالاترین جایگاه را در امر به معروف و نهی از منکر به او می دهد.
در رابطه با مردم، ولی فقیه باید مانند پدری دلسوز، مدیری آگاه و واعظی خیرخواه، در شرایط مختلف خیر و شر را برای آنها بیان نماید و به خصوص در بحرانها و امور پیچیده و دشوار با تبیین شرایط، راه صحیح حرکت را به جامعه نشان دهد.
در ارتباط با مسئولین، ولی فقیه در مرحله ی اول باید بر روند، معیارها و قوانینی که مسئولین بر اساس آن انتخاب می شوند نظارت داشته باشد و نکاتی را رعایت کند که در منابع دین، به خصوص در کلام امام علی (علیه السلام) مشخص شده است. این خود، به پا داشتن معروف و از بین بردن زمینه ایجاد منکر است. در مرحلهی بعد، بر اساس وظیفه رهبری و راهنمایی تمام ارکان جامعه، هم باید در موقعیت های حساس وظایف هر یک را مشخص نموده و نحوه اجرای احسن را برای آنها شرح دهد، و هم باید بر حسن انجام آنها، نظارت کلی نموده و از تخلف نهی، و به تکلیف امر کند.
در مورد قوانین و هنجارهای جامعه، باید با نظارت و مدیریت مدبرانه خود برای حاکمیت ارزش ها و تامین عدالت بکوشد. علاوه بر این باید در فرصت های مناسب، تکالیف اقشار مختلف را دوباره برای آنها مرور و یادآوری نماید. در نهایت اوست که باید با نظارت بر تمام ارکان اجتماع و هدایت آنها، بیشترین امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهد و از این راه، حقوق مردم را در بیشترین سطح و به بهترین نحو تضمین کند.
عاملی که نقش امر به معروف و نهی از منکر ولی فقیه را در مورد مردم و مسئولین، برجسته و درخشان می سازد، لزوم اطاعت همگان از امر و نهی اوست، چون فرمان او در طول فرمان خدا و پیامبر قرار می گیرد: «یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أطیعُوا اللهَ وَ أطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الأَمرِ مِنکُم»(سوره نساء، آیه 59) و این، تکلیف عمل به نیکی و ترک بدی را دوجانبه می نماید.
همانطور که در نهج البلاغه مشاهده می شود، امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به عنوان زمامدار حکومت اسلامی، در خطبه ها و نامه های خود به امر و نهی مردم و مسئولان اهتمام داشتند. دیدارهای پی در پی رهبر معظم انقلاب با اقشار مختلف از جمله مسئولین نیز، نشان از عمق شناخت ایشان نسبت به جایگاه ویژه این فریضه و نقش داعیانه ولایت فقیه در هدایت تمام جامعه به سوی صلاح و تأمین حقوق انسانی دارد.
1-6) نقش روحانیت در امر به معروف و نهی از منکر
اولین نقش روحانیت در امر به معروف و نهی از منکر به عنوان جزئی از مردم است که با حضور روزمره در اجتماع مانند سایر افراد وظیفه امر و نهی را انجام می دهند و از این جهت که لباس دین بر تن دارند و نماد دین محسوب می شوند، تاثیرگذاری بیشتری برای محدود کردن بدی و گسترش نیکی خواهند داشت. (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 07/05/1371)[7]
دومین نقش این گروه، که وظیفه اختصاصی آنهاست، در تبلیغ ظهور می یابد. وظیفه روحانیون در ارتباط با امر به معروف و نهی از منکر در دو حوزه تعریف می شود:
1) امر و نهی مستقیم یعنی اصلاح رفتار مردم با تبیین احکام دین برای آنها. آنچه مقام معظم رهبری از عموم مردم می خواهند امر و نهی ساده است؛ اما این امر منافی اعمال شیوه های کاملتر و اثربخش تر امر و نهی نیست. بدیهی است که تاثیر تبیین بسیار بیشتر است و تا اقناع عقلی و وجدانی ایجاد نشود عمل آگاهانه، صحیح، مستمر و با محرک درونی به بار نمی آید. برای دادن چنین ایمانی باید از معارف و اندیشه ای استفاده کرد که به لحاظ عقلی غیر قابل خدشه و مشترک میان تمام انسانها باشد. «قرآن می فرمايد: «ادع الى سبيل ربّك بالحكمه» انديشه مستحكم را تعبير به حكمت می كنند. حكمت، كه انبيا به آن ممتازند و از آنِ بندگان برگزيده و صالح است، همان فكر مستحكمى است كه هيچ ابزار عقلانى نمی تواند آن را نفى كند و از بين ببرد... اين گونه مردم را به سوى خدا دعوت كنيد. «و الموعظة الحسنه» و «جادلهم بالتى هی احسن» اين هم هست. يعنى اينها عوامل بقاست. اينها هست كه تفكر اسلامى تا امروز توانست بماند. عزيزان من! روحانيت بايد بداند كه نظام و جامعه اسلامى، اگر خود را به گونه اى كه اسلام فرموده است شكل دهد، و عوامل بقا را در خود فراهم كند، هيچ نيرويى در دنيا قادر به مقابله با آن نخواهد بود.» (بیانات در دیدار روحانیون و مبلغان 26/02/1375)
با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری، در تبلیغ باید علاوه بر اینکه از حکمت استفاده می شود موعظه حسنه هم به کار گرفته شود، چون محبت و رفق است که حقایق را در در ذهنها و دلها جای میدهد و احکام الهی را زنده میکند. (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 23/01/1378)
2) امر و نهی غیرمستقیم از طریق آموزش امر به معروف و نهی از منکر به مردم برای حضور و نظارت همگانی در تمام امور. نکته اساسی در مورد این فریضه، علم به معروف و منکر است. «وقتى يك جامعه را موظّف می كنند كه آحادش بايد ديگران را به معروف امر و از منكر نهى كنند، اين به چه معناست؟... وقتى كه همه، به معناى واقعى در متن مسائل كشور حضور داشته باشند؛ همه معروف شناس و منكر شناس باشند.» (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 07/05/1371) «چيزهايى ممكن است به نظر بعضى منكر بيايد؛ در حالى كه منكر نباشد. بايد معروف و منكر را بشناسيد.» (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران 22/02/1377)
علاوه بر آن، شایسته و بایسته است که اقشار مختلف، نقش های اختصاصی خود را در امر به معروف و نهی از منکر ایفا کنند، بنابراین باید جایگاهشان را در این باره بشناسند و بر این اساس به وظیفه خویش عمل کنند. «قشرهاى مختلف، بايد جايگاه خود را در امر به معروف و نهى از منكر، پيدا كنند.» (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 14/12/1370)
مسئله دیگر در شناخت معروف و منکر، علاوه بر امر و نهی در تمام مسائل، شناسایی ناحیه خطر است، در هر زمانی خطر در نقطه ای خاص ظهور می یابد. «بايد نقاطى را كه خطر از آن نقاط جامعه اسلامى را تهديد می كند، درست بشناسيم.» (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 14/12/1370) در این حالت جامعه باید تمرکز خود را بر آن نقطه قرار داده و از هر نوع رفتار و حتی امر و نهی در زمینه های دیگر که به این نقطه حساس، آسیب زده و موجب تضعیف بیشتر نظام از آن ناحیه می شود، به حکم قاعده اولویت، صرف نظر کند. در این صورت می تواند حرکت درست، سنجیده و بایسته را در مقابله با خطر انجام داده و تمرکز مردم به سوی امور کم اهمیت کشیده نمی شود. چون «وظيفه اول، حفظ نظام است. هيچ كس نمی تواند به اتكاى اينكه فلان جا فلان تخلف شده، حركتى انجام بدهد يا حرفى بزند كه اين نظام اسلامى را تضعيف كند.» (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 14/12/1370)
شناخت دادن درباره معروف و منکر، نقش اختصاصی اقشار مختلف و خطراتی که در هر دوره نظام را تهدید می کند، وظیفه روحانیون و علمای دین است که برای این منظور باید در همه عرصه ها و در میان تمام گروهها، حضور داشته و فعالیت تبلیغی متناسب و توام با بصیرت انجام دهند. «البته، علماى دين بايد مردم را هدايت و راهنمايى كنند؛ كيفيت نهى از منكر را بيان كنند و منكر را براى آنها شرح دهند.» (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 14/12/1370) «اصلاح كلى و عمومى، حركت بلندمدت لازم دارد، كه آن هم به عهده همه است؛ و از جمله اين همه، ما معممان و روحانيون هستيم كه بيشترين تكليف به عهده ماست.» (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 14/12/1370)
برای این کار باید باب امر به معروف و نهی از منکر در فقه به طور کامل بررسی شده و به زوایا و احکام آن پرداخته شود. «بسيارى از مسائل امر به معروف و نهى از منكر و... مباحثى هستند كه فقه بايد وارد اين ميدان ها شود. نمی شود با نظر سريعى به آنها نگاه كرد و خيال كنيم كه حل خواهند شد.» (بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی 13/09/1374)
در این راستا برای تسهیل دستیابی به هدف، روحانیون باید به طور ویژه به آموزش جوانان به دلیل تاثیرپذیری و تاثیرگذاری بیشتر، اهتمام نموده و «مساجد به عنوان پايگاه هاى معنويت و تزكيه و هدايت، روز به روز گرم تر و پُررونق تر شود.» (پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی (رحمه الله) 10/03/1369)
2) شرایط لازم برای تحقق حقوق بشر بوسیله امر به معروف و نهی از منکر
برای اینکه امر به معروف و نهی از منکر بتواند نقش خود در تحقق حقوق بشر را به طور صحیح و کامل ایفا نماید باید با شرایطی انجام گیرد. در ادامه به ذکر برخی از این موارد می پردازیم:
2-1) آنچه در باب امر به معروف و نهی از منکر آمد، در مورد عموم مردم به شکل زبانی است، یعنی لازم نیست مرتبه بعد که امر و نهی یدی می باشد اعمال شود، بلکه این مرحله در حکومت اسلامی به دست نهادهای ذیربط است. «نهى از منكر براى مردم، فقط زبانى است. البته براى حكومت، اين طور نيست. اگر منكر بزرگى باشد، برخورد حكومت احياناً ممكن است برخورد قانونى و خشن هم باشد.» (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران 22/02/1377) جالب اینجاست که تاثیر این مرتبه از امر و نهی، همانگونه که امام خامنه ای عقیده دارند، از برخورد قانونی و اعمال زور بیشتر است؛ در واقع آنچه مدنظر اسلام می باشد و با همراه شدن با عمل آمر و ناهی، آثاری فراتر از تصور دارد، امر و نهی با استفاده از زبان است؛ «ليكن نهى از منكر و امر به معروفى كه در شرع مقدس اسلام هست، زبان است؛ «انما هی اللسان». تعجّب نكنيد. من به شما عرض می كنم كه تأثير امر و نهى زبانى اگر انجام گيرد از تأثير مشت پولادين حكومتها بيشتر است.» (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران 22/02/1377) البته ایشان عامل زبان به همراه تکرار امر و نهی را، دلیل اعجاز این فریضه در جلوگیری از گسترش منکر می دانند، خصوصا در دوران تمرکز دشمن بر عرصه فرهنگ و اخلاق؛ و بر این اساس حکم به وجوب همگانی[8] این تکلیف می نمایند. چون باعث شکستن روحیه انجام گناه در جامعه می شود و جو غالب و زمینه روانی مناسب ایجاد می کند. «بزرگترين حربه در مقابل گناهكار، گفتن و تكرار كردن است. اينكه يك نفر بگويد اما ده نفر ساكت بنشينند و تماشا كنند، نمى شود.» (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم29/07/1371) «اين تكرار "نكن" براى طرف مقابل، شكننده است.» (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم29/07/1371) «اگر نهی از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال می کنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهی از منکر واقعا معجزه می کند.» (بیانات در دیدار فرماندهان گردان های عاشورا 22/04/1371)
2-2) در کتب فقهی و رساله ها، شرط وجوب امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تاثیر آن دانسته شده، اما نظر روشنفکرانه رهبر معظم انقلاب بر تاثیر مطلق امر و نهی است و دلیل آن هم ایجاد فضای غالب به نفع ارزش هاست –خصوصا در دوران توطئه دشمن برای استحاله فضای ارزشی جامعه- حتی اگر در مورد مصداق خاص، تاثیر مشهودی نداشته باشد؛ گرچه در این صورت نیز، تاثیر ناخودآگاه را در ذهن مخاطب برجا خواهد گذاشت: «بعضى گفته اند كه بايد احتمال تأثير وجود داشته باشد. من می گويم احتمال تأثير همه جا قطعى است...» (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران 22/02/1377)
2-3) شیوه تذکر دادن در دیدگاه ایشان، همراه بودن امر و نهی با حالت استعلاء است یعنی به گونه ای که مشخص باشد حق با فرد آمر و ناهی است، چون او نماینده حقیقت محسوب شده و احکام دین را یادآوری می کند: «روح و مدل امر به معروف، مدل خواهش و تقاضا و تضرع نیست... باید گفت آقا! این اشتباه را نکن؛ چرا اشتباه می کنی؟» (بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران 19/04/1379) اما در عین حال استعلاء نباید با خشونت اشتباه شود، بلکه لحن گفتن باید توأم با مدارا و محبت باشد (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، 22/02/1382) چون انگیزه امر به معروف و نهی از منکر، محبت و خیرخواهی برای همگان است؛ گرچه ممکن است اقتضای استفاده از لحن تند هم در شرایطی ایجاد شود.
2-4) به دلیل کارکردهای عالی و بی مانند این فریضه، ماهیت اجتماعی آن که به همین دلیل شرایط زیادی باید در اجرای آن رعایت شود تا نتیجه مقصود بدست آید، و اینکه محرک و انگیزه آن نه دشمنی، بلکه دلسوزی و احساس مسئولیت می باشد، سوء استفاده از امر به معروف و نهی از منکر بسیار محتمل، سودمند برای دشمنان، و در نتیجه زیانبار خواهد بود. بنابراین مومنان باید مراقب باشند تا کسی از این واجب سوءاستفاده نکند. (ر.ک: بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 29/07/1371) از این گذشته ممکن است دشمن با مخدوش ساختن چهره این اصلاح گر یا محدود کردن کارکرد آن به امور جزیی و خاص، آن را در انظار مردم و در عمل از کارایی بیندازد. (ر.ک: بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 07/05/1371)
برای اینکه امر به معروف و نهی از منکر بتواند کارکرد حقوق بشری خود را به گونه ای درست و کامل به ظهور برساند، باید این نکات و شرایط، از سوی افراد جامعه مورد توجه و عمل قرار گیرد.
نتیجهگیری
انسان ها ناگزیر حکومتی را برای برآوردن نیازها و صیانت از حقوقشان تشکیل می دهند، اما همانگونه که بشر تاکنون تجربه کرده هیچ نوعی از آن نمی تواند به این هدف دست یابد. تنها حکومت اسلامی است که قابلیت پیاده کردن تمام حقوق بشر را دارد، چون از سوی خداوند به بشر ارائه شده و خصوصیات آن مشخص گردیده است. در واقع، «مسأله اصلى اسلام، اداره جوامع بشرى با نظام اسلامى و با دستور اسلامى است.» (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 25/09/1379)
«برپاداشتن نماز، نخستين ثمره و نشانه حكومت صالحان است؛ و در رتبه بعد از آن است كه نوبت به «زكات» به مثابه تنظيم مالى جامعه و ريشه كن كردن فقر، و نيز «امر به معروف و نهى از منكر» يعنى سوق دادن به نيكی ها و بازداشتن از بديها می رسد؛ «الّذين ان مكّنّاهم فی الارض اقاموا الصّلاة و آتوا الزّكاة و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنكر.» (سوره حج، آیه 22)» (پيام به اولين اجلاس ساليانه اقامه نماز در مشهد مقدس 16/07/1370) پس حفظ چنین حکومتی از آسیب آفات نابودکننده، از اوجب واجبات است؛ بویژه اگر مبانی و معیارهای آن مورد تهاجم قرار گرفته باشد. راهکاری که در اسلام برای حفظ نظام اسلامی و رساندن افراد به حقوق حقه خود پیش بینی شده، امر به معروف و نهی از منکرِ متقابل همه افراد و نهادهای جامعه است که از حساسیت نسبت به سرنوشت خود، دیگران و جامعه برمی خیزد. بنابراین می توان گفت که امر به معروف و نهی از منکر برای احقاق حقوق بشر پایه گذاری شده است.
«یکی از مؤثرترین شگردهای دشمنان اسلام این بود که ملت های مسلمان را تحقیر کنند... مسلمانان خصوصیتی دارند که میتوانند اراده خود را در حرکت عالم مؤثر کنند. به خاطر چه؟... به خاطر روحیات و خلقیاتی که اسلام به مسلمانان میدهد؛ مثل ظلمستیزی وکنار نیامدن با بدی و فساد، مثل امر به معروف و نهی از منکر...» (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و میهمانان خارجی شرکتکننده در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) 16/03/1375)
«تحقق آرزوهاى اسلامى، كار بلندمدت است و بايد بتدريج انجام بگيرد و همه عوامل دست به دست هم بدهند. معلوم است كه آرزوهاى اسلامى در مدت كوتاه تحقق پيدا نمی كند؛ معلوم است كه در اينجا و آنجا تخلفى پيدا می شود؛ در اين ترديدى نيست» (بیانات در ديدار جمعى از روحانيون 14/12/1370) اما رسیدن به عدالت و تامین نیک بختی دنیا و آخرت انسانها، و از بین بردن ظلم و تباهی، با همگانى شدن امر به معروف و نهى از منكر آسان می گردد. (پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) 10/03/1369) به این دلیل است که تمام اعمال نیکو و حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر جز آب دهانی در دریای مواج نیستند.
در مقابل با ترک این فریضه، فضای جامعه مسموم و آکنده از ظلم های فردی و اجتماعی می شود، در نتیجه حقوق پیروان منکر و حتی پیروان معروف، زیر آوار فساد مدفون گشته و جامعه و اعضای آن به سوی نابودی خواهند رفت. از این جهت است که بنا به فرموده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، یک گنهکار در میان مردم مانند کسی است که با گروهی سوار کشتی می شود و هنگامی که در وسط دریا قرار می گیرد به سوراخ کردن جایگاه خویش می پردازد؛ اگر دیگران او را از این کردار خطرناک باز ندارند، آب به کشتی نفوذ می کند و یکباره همگی غرق می شوند.
با توجه به تاکید مقام معظم رهبری، نتیجه مطلوب، با انجام این فریضه از سوی تمام یا لااقل اکثریت افراد جامعه به بار می آید و در این صورت است که حکومت اسلامی از زوال نجات یافته و به پیشرفت و بالندگی در تمام حوزه ها دست می یابد. برای اینکه احساس مسئولیت نسبت به این مهم در مردم بیدار شود و به دغدغه ولی فقیه جامه عمل پوشانده شود، تمام نهادهای مرتبط و خصوصا روحانیون به عنوان دارندگان نقش کلیدی این حوزه، باید نسبت به دفاع از مرزهای ارزشی اهتمام تام نشان دهند؛ از این طریق که: ماهیت فریضه امر به معروف و نهی از منکر و اهمیت آن در بقای نظام اسلامی به خصوص در مقطع کنونی، تمرکز دشمن بر جبهه فرهنگی، آثار ترک و انجام امر به معروف و نهی از منکر، شیوه های اجرایی و شرایط آن را به مردم آموزش دهند، تا از نابودی انقلابی که میراث پیامبران و امامان است پیشگیری شود، کارکرد عالی و بقای نظام اسلامی تضمین شده، و الگوی کامل و صحیح حکومت اسلامی به ملت های بیدار شده عرضه گردد.
والحمد لله رب العالمین
یادداشت ها
. «وَ سَخَّرَ لَکُم ما فی السَّمَواتِ وَ ما فی الأرضِ جَمیعاً مِنهُ» (سوره جاثیه، آیه 13)[1]
. «وَ أَنَّ اِلی ربِّکَ المُنتَهی» (سوره نجم، آیه 42)[2]
[3]. «رواج دنیاطلبی و فساد و فحشاء، غیرت دینی و حساسیت و مسئولیت ایمانی را گرفت. اینکه ما روی مسأله ی فساد و فحشاء و مبارزه و نهی از منکر و این چیزها تکیه می کنیم علت عمده اش این است که جامعه را تخدیر می کند.» بیانات در دیدار جمعی از پاسداران 05/10/1374
[4]. «نگذاريد در جوامع جوان چه در مدرسهها، و چه در دانشگاهها كار به فساد بكشد. اين مراكز براى دشمن هدف است.» بیانات در ديدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان1370/08/15
[5] . وَالعصرِ. إنَّ الإنسانَ لَفی خُسرٍ. إلاّ الّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصالِحاتِ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ
6. اگر جایی باید با گناهکار به صورت یدی و مجازاتی برخورد کنند، فقط دستگاههایی از حکومت هستند که مسئول این کارند؛ مردم نباید بکنند. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی 04/12/1377
7. «روحانیون در محیطهای مختلف، از مهمترین عوامل نهی از منکر و امر به معروفند.» بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 07/05/1371
8.«به اقتضای تلاش دشمن در عرصه ی فرهنگ و اخلاق، امر به معروف و نهی از منکر واجب همگانی می شود.» پیام به هفتمین اجلاس سراسری نماز 07/07/1376
در زبان انگلیسی امر به معروف و نهی از منکر به این شکل آورده شده است
enjoin the good and forbid the wrong
کتابنامه
بیانات مقام معظم رهبری در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران 22/02/1377
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی 22/02/1382
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی 04/12/1377
بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 25/09/1379
بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت از ولی امر 05/05/1388
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 29/07/1371
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و میهمانان خارجی شرکتکننده در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (رحمه الله) 16/03/1375
بیانات در دیدار جمعی از پاسداران 05/10/1374
بیانات در ديدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان 15/08/1370
بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 23/01/1378
بیانات در دیدار جمعی از روحانیون 07/05/1371
بیانات در ديدار جمعى از روحانيون 14/12/1370
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان انتظامی 21/04/1374
بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی 13/09/1374
بیانات در دیدار روحانیون و مبلغان 26/02/1375
بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا 22/04/1371
بیانات در دیدار مردم قم 19/10/1368
بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 19/04/1379
پيام به اولين اجلاس ساليانهى اقامهى نماز در مشهد مقدس 16/07/1370
پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینی (رحمه الله) 10/03/1369
پیام به نخستین اجلاس پژوهشی امر به معروف و نهی از منکر 23/08/1379
پیام به هفتمین اجلاس سراسری نماز 07/07/1376
جوادی آملی (1388)، حق و تکلیف در اسلام، مصطفی خلیلی، قم: نشر اسراء، چاپ سوم
دادسرای مبارزه با مواد مخدر و منکرات (1376)، شیوه های صحیح امر به معروف و نهی از منکر، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوم
صفایی حائری، علی (1390)، رشد (تفسیر سوره والعصر)، قم: انتشارات لیله القدر، چاپ سیزدهم
علامه مجلسی (1403 ق)، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج90
مشفقی پور، محمدرضا (1388)، رساله آموزشی آیت الله خامنه ای، موسسه فرهنگی هنری امین، چاپ چهارم، جلد 1
نهج البلاغه امام علی (علیه السلام)