تاریخ ایجاد: 1403/07/15

نمایش جزئیات

در باره سید حسن نصرالله

در باره سید حسن نصرالله

دسته بندی: سبک زندگی اسلامی

درباره سید حسن نصرالله

درباره سید حسن نصرالله

تهران- ایرنا- سید حسن نصرالله که به سید رهبران جهان عرب مشهور است به خاطر پافشاری بر اصول و ارزش‌های خود در دفاع از مظلومان و مبارزه قاطع با استکبار لقب سید مقاومت و آزادی را گرفت و پس از ترور سید عباس موسوی به دست نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی در 1992 میلادی به مقام دبیرکلی حزب‌الله لبنان رسید.

سید حسن نصرالله در 1960 میلادی در منطقه اشرفیه بیروت به دنیا آمد. در دوران نوجوانی به همراه شهید سیدعباس موسوی عازم نجف شد تا در مدرسه علوم اسلامی شیعیان به تحصیل علوم دینی بپردازد. در 1978 میلادی رژیم بعثی این 2 را از عراق اخراج کرد.

نصرالله برای ادامه تحصیل به قم آمد و پس از کسب درجه اجتهاد به بیروت بازگشت. در 1982 میلادی و پس از فشارهای جبهه ملی نجات بر جنبش امل جهت برقراری صلح با رژیم صهیونیستی، نصرالله به همراه شهید سیدعباس موسوی، شهید راغب حرب، شیخ عبید، شیخ صبحی طفیلی، شیخ حسن کورانی و محمدرعد در 1982 میلادی از جنبش امل خارج شدند و گروه مقاومت اسلامی را که بعدها به حزب الله مشهور شد در برابر دیگر احزاب تشکیل دادند.

 

حیات اجتماعی سید حسن نصرالله

سیدحسن نصرالله، فرزند بزرگ خانواده ای پرجمعیت با 11 عضو بود. او هشت خواهر و برادر داشت. نخستین بار نشریه فرانسوی مگزین Le Magazine Littéraire بود که موفق شد در 28 نوامبر 1997 میلادی سید حسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان را راضی کند که در گفت وگویی از زندگی شخصی‌اش صحبت کند. این نشریه اینگونه از کودکی اش می نویسد: پدرش، عبدالکریم با کمک برادرانش به فروش میوه و سبزیجات مشغول بود. سال ها بعد وقتی توانست دکانی خریداری کند و بقالی خود را در آن دایر کند، حسن که کودکی بیش نبود به آنجا تردد می کرد. روی صندلی می نشست و ساعت ها به عکس امام موسی صدر خیره می شد، آرزویش این بود که روزی مثل وی شود. از کودکی با بچه های دیگر تفاوت داشت، نه سراغ فوتبال می رفت و نه با بچه های محل برای شنا و آب بازی به دریا می رفت. در عوض تمام مساجد منطقه را زیر پا گذاشته بود، سن الفیل، برج حمود، النبعة وغیره ...

 

 

 

9 ساله بود که برای خرید کتاب دست دوم از دست فروشان به میدان شهدای قدیم در مرکز شهر رفت. درونگرا و آرام نشان می داد. هرچه را به دستش می رسید، می‌خواند، به خصوص اگر درباره اسلام و مذهب بود. اگر در فهم کتابی با مشکل مواجه می شد، خواندنش را به وقتی دیگر موکول می کرد؛ وقتی کمی بزرگتر شد. دوستان هم مدرسه اش درباره آن دوره تعریف می کنند که اگرچه اهل مزاح نبود، اما شوخی‌های دیگران را با لبخندی پاسخ می‌داد. در عین حال از کودکی اجازه شوخی و مزاح درباره دین و مذهب را نمی‌داد.

 

 

15 ساله بود که به جنبش امل ملحق شد، جنبشی که در آن زمان به جنبش محرومان مشهور بود. او و برادرش حسین به امل ملحق شدند و خیلی زود با وجود سن پایین به نمایندگی محل زندگیش در جنبش امل منصوب شد.

16 سال بیشتر نداشت که تصمیم گرفت، برای تحصیل علوم دینی و حوزوی راهی نجف اشرف شود. در مسجد صور با سید محمد غروی که به نمایندگی از امام موسی صدر در آن مسجد تدریس می کرد، آشنا شد و از تصمیمش گفت. سید غروی که با سید محمد باقر صدر در عراق روابطی داشت، توصیه نامه ای برایش نوشت. وسایلش را جمع کرد و با اندک پولی که با کمک پدر و دوستانش تهیه کرده بود، راهی نجف اشرف شد. وقتی پای به نجف گذاشت، هیچ پولی برایش نمانده بود. اما چه باک که او به این شرایط خو گرفته بود. غذایش را آن روزها تکه ای نان و مقداری آب تشکیل می داد و رختخوابش تشکی اسفنجی بود.

 

 

وقتی به نجف رسید، درباره نحوه رساندن توصیه نامه اش پرس و جو کرد. سید عباس موسوی را برای این کار معرفی کرده بودند. نزد او رفت تا این دیدار آشنایی دیرینه آنها را درپی داشته باشد. بنا بر توصیه سید محمد باقر صدر مسوولیت آموزش طلبه جدید به سید عباس موسوی محول شد. سید عباس موسوی به دستور سید محمد باقر صدر و براساس قوانینی که در آن زمان بر حوزه علمیه نجف حاکم بود، مقداری پول و تهیه اتاقی برای اقامت و چند دست لباس برای تغییر پوشش و سپس آموزش دینی و مذهبی او را برعهده می گیرد.

سید عباس موسوی برای این طلبه جوان؛ دوست، برادر، استاد و یار همراه بود که 16 سال بعد در منصب دبیرکل حزب الله و در جرین حمله رژیم صهیونیستی وی را از دست داد. موسوی استادی سخت گیر بود، از این رو همواره طلبه هایی که تدریس آنها را برعهده داشت، دروس 5 ساله مرحله مقدماتی را ظرف 2 سال به پایان می رساندند و سید حسن نیز جزو همین طلبه ها بود.

 

 سید عباس موسوی در کنار سیدحسن نصرالله

 

سید حسن در 1978 میلادی مرحله نخست تحصیلات حوزوی خود را به پایان رساند و این مصادف با فشارهای رژیم بعث بر حوزه علمیه و بازداشت شماری از طلبه های خارجی بود، از این رو سید حسن مجبور به بازگشت به لبنان می شود و در آنجا تحصیلات حوزوی خود را در حوزه بعلبک ادامه می دهد و پس از پایان تحصیل در همانجا به تدریس مشغول می شود و در عین حال فعالیت سیاسی خود را در جنبش امل از سر می گیرد. در 1982 میلادی به نمایندگی سیاسی منطقه بقاع انتخاب می شود. سالی که لبنان شاهد تجاوز بزرگ رژیم صهیونیستی به جنوب این کشور بود. پدرش می گوید: از وقتی سید حسن به جنبش ملحق شد و مسوولیت هایش افزایش یافتند، سالی یک بار به دیدن خانواده می آید و به خاطر مسایل امنیتی این ملاقات ها بدون اطلاع قبلی صورت می گیرد.

 

 جنبش اَمَل یکی از 2 حزب عمده شیعه در لبنان که در 1974 میلادی توسط سید موسی صدر پایه‌گذاری شد

 

با اینکه فعالیت در جنبش، وقت بسیاری از وی می گرفت، او همچنان بر ادامه تحصیلات دینی و حوزوی اصرار داشت، از این رو اگرچه تجاوز رژیم صهیونیستی فاصله ای چند ساله در تحصیلات وی ایجاد کرد اما از  1989 میلادی بار دیگر تحصیل را از سر گرفت و این بار راهی قم شد، اما اختلاف پیش آمده با جنبش امل، موجب رها کردن تحصیل و بازگشت به لبنان شد. سفرش به قم برای ادامه تحصیلات حوزوی سنگ بنای اتحادی مستحکم میان تهران، دمشق و حزب الله را بنا نهاد، اتحادی که بعدها در بحران تحمیلی به سوریه خود را نمایان ساخت. به همین دلیل سه روز پس از پیروزی مقاومت در 2000 میلادی پیامی ویژه در تشکر از شهدا، مردم، مقاومت و آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری ارسال کرد. پس از آن پایه گذار معادله ای به نام موازنه ترس در قبال رژیم صهیونیستی شد. در عرصه جنگ روانی در مقابل دشمن صهیونیستی بی رقیب نشان داد و همچنان نیز بی همتاست. این تحولات به دشمن صهیونیستی فهماند که فرزندان آنها ارزشمندتر از فرزندان لبنان و مقاومت نیستند.

 

 

پس از شهادت سید عباس موسوی در 1992 میلادی با وجود سن پایین و وجود اعضای مجرب تر به دلیل اعتمادی که به او وجود داشت، مسوولیت دبیرکلی جنبش به وی محول شد. خودش می گوید که وقتی سید عباس در قید حیات بود، مرا به عنوان نماینده اش به بسیاری از مراسم و حضور در مناسبت‌ها می‌فرستاد، وقتی به او اعتراض می کردم، می گفت که برای این برنامه ها تو مناسب تری. آن موقع معنای حرف هایش را نمی فهمیدم تا وقتی خبر شهادتش رسید و جنبش مرا به جانشینی وی انتخاب کردروزی که این مسوولیت بر دوشم گذاشته شد، به دلیل سن پایینم و بزرگی مسوولیت احساس ترس کردم، لذا پذیرش آن را رد کرد اما تاکید شد که این انتخاب از سوی رهبران جنبش بوده و برای دومین بار طی رای گیری برای پذیرش این مسوولیت انتخاب شدم.

سید حسن نصرالله در 1978 میلادی با فاطمه یاسین فرزند شیخ مصطفی یاسین از منطقه العباسیه ازدواج کرد. حاصل این ازدواج 4 فرزند بود. سید هادی یکی از فرزندانش در جریان درگیری های سپتامبر 1996 میلادی با نظامیان رژیم صهیونیستی در 18 سالگی به شهادت رسید. نصرالله به عنوان یک پدر می گوید که مستمر سرخاک هادی می رود و از شجاعت وی الهام می گیرد و ایمان دارد که او در آسمان ها در بهترین مکان هاست و از سرنوشتش که به شهادت منتهی شد، بسیار خرسند است و می داند که روزی همدیگر را در آن دنیا ملاقات خواهند کرد.

 

 

سید حسن نصرالله درباره آخرین ماموریت جهادی هادی چنین می گوید: با او وداع کردم، وی را در آغوش گرفته و بوسیدم.

وقتی خبر شهادتش را به سید دادند، خدا را به خاطر اینکه خانواده اش را مشمول رحمت کرد و جزو خانواده های شهدا قرار داد، شکر کرد. اگرچه اندوهگین نشان می داد، اما صدایش همچنان با صلابت و قاطع بود. همواره تلاشش این بود، مبادا فرزند شهیدش جایگاهی والاتر از شهدای دیگر مقاومت بیابد. افرادی که آن روز در کنار وی بودند، تعریف می کنند که وقتی خبر شهادت هادی را به وی دادند، چشم هایش را بست تا 2 قطره اشکی را که گوشه چشمانش جمع شده بود، نبینند، سپس وضو گرفت و به نماز ایستاد. هنگامی که پیکر فرزندش در عملیات تبادل با دشمن صهیونیستی به لبنان بازگشت، خود او را کفن کرد، گریست و برای شادی روحش قرآن و دعا خواند، پیشانی اش را پاک کرد، سپس او را از پیشانی بوسید و مابقی کارها را به اطرافیان سپرد.

 

 سید حسن نصرالله در حال ملاقات با فرزند شهیدش هادی

 

درباره ارتباط  سید حسن نصرالله با خانواده اش این طور گفته است که وقتی به خانه باز می گردد، عبایش را ورودی خانه از تن درآورده و تبدیل به همسر و پدری می شود با وظایفی که در این زمینه برعهده دارد. بسیار مطالعه می کند. در آن زمان (دهه 80) عمده کتاب های مورد مطالعه اش خاطرات شخصیت های سیاسی از جمله شخصیت های رژیم صهیونیستی بود، خاطرات شارون و پس از آن جایی زیر آفتاب نوشته بنیامین نتانیاهو این نشان می دهد، شناخت دشمن برای وی اهمیت بسیاری دارد.

 

 عکسی از سید حسن نصرالله در خانه پدری

 

اعتقادات و منش اخلاقی سید حسن نصرالله

کاریزما یا ویژگی رهبری که در چهره اش موج می زند. مرگ برای وی چیزی جز دروازه ورود به دنیای آخرت نیست و بهترین دروازه شهادت است. وقتی فردی به شهادت می رسد با گرانبهاترین بخشش و هدیه الهی به آسمان ها عروج می کند و به شکلی بسیار متفاوت تر مورد استقبال قرار می گیرد. به اعتقاد وی حتی ملل غیرمسلمان نیز احترام بسیاری برای افرادی قائل هستند که زندگی خود را در راه وطن و هم میهنان خود فدا می کنند.

 

 

یکی از مهمترین ویژگی های شخصیتی وی صبوری در برابر نزدیکان و چشم پوشی در قبال دیگران است، چون همیشه تاکید می کند خود را وقف قضیه مهمتری به نام وطن، انسانیت و کرامت بشری کرده است. هیچ گاه خشم و غضب وی دیده نشده است، همواره با مسایل داخلی و خارجی با آرامش برخورد می کند، چون باور دارد این رفتار موجب می شود، انرژی خود را صرف کارها و رفتارهای بی مایه که سودی از آنها متصور نیست، نباید کرد.

یکی دیگر از شاخص های سید حسن نصرالله قدرت بیان، نفوذ کلام و بینش دقیق و سنجیده وی در خطاب قرار دادن مخاطبان است. انیسه الامین روانشناس اجتماعی با 25 سال سابقه تدریس در دانشگاه لبنان درباره این ویژگی دبیرکل حزب الله به بخش هایی از سخنرانی سید در تجاوز  2000 میلادی رژیم صهیونیستی اشاره می کند که در آن دبیرکل حزب الله رزمندگان مقاومت را با جمله دست هایتان را می بوسم مورد خطاب قرار می دهد.

 

 

به اعتقاد این روانشناس مجرب لبنانی چنین سخنانی به مخاطبان دبیرکل حزب الله اعتماد به نفس، برحق بودن خط مشی آنها را در دفاع از وطن و یادآور کرامت انسانی آنهاست. آنچه این ویژگی را اثربخش تر می کند به روز بودن شخصیت سید، بهره مندی از منطق، عقل و جدل در کنار شخصیت دینی و مذهبی وی است. صادق به این معنی که او نه تنها به ارزش هایی چون وفای به عهد، راستگویی و صداقت، تواضع، صبر و آرامش مزین است، بلکه ایمان و باور دارد و همین شهامت و جرأت رویارویی با دشمن به وی ثبات در عزم و عقیده را می بخشد و موجب می شود، به هرآنچه وعده داده عمل کند. دکتر انیسه در ادامه سیمای سید حسن را اینگونه ترسیم می کند: سید شباهت چندانی به چهره سنتی ترسیم شده از مردان ندارد، در سیمایش خشونتی نمی توان یافت، چهره اش معصومیت کودکانه ای دارد. در عین حال یکی مثل همه ماست.

 

 حسن نصرالله درکنار نوه اش که چندی پیش توسط ایسنتاگرام حذف شد.

 

از دیگر ویژگی های شخصیتی سید حسن نصرالله باید به «دوری از فساد و پنهان کاری، شفافیت در کار، انضباط و قانونمندی اشاره کرد که انعکاس مستقیمی بر فعالیت ها و عملکرد جنبش دارد.

از طرفی دیگر، دفاع از مردم در برابر اشغالگران صهیونیست و از خودگذشتگی های بدون چشم داشت برای مردم از دیگر ویژگی های سید است، دیدگاهی که در تمام سطوح جنبش قابل ملاحظه است به گونه ای که تاکنون فردی به وسیله اعضای جنبش در مناطق تحت اداره اش در سرتاسر جنوب لبنان در معرض آزار و اذیت واقع نشده است.  

نمی توان، تعامل با دیگران، پذیرش افکار و دیدگاه های دیگران را در شخصیت دبیرکل حزب الله نادیده گرفت، موضوعی که مشوق بروز استعدادها و توانایی های نهفته در اعضای آن است. او ایمان دارد که هر انسانی دارای استعداد و توانمندی خاص خویش است. بدون ذره ای شک و تردید کادرهای خود را نوسازی و بازسازی می کند. آنها را به همراهی با تکنولوژی های روز تشویق می کند و مهمتر از همه اینکه با تمام اعضا رابطه ای برادرانه دارد.

 

 

ویژگی دیگر، سید حسن نصر الله اهتمام به امر جوانان و توجه به نیازهای آنهاست. دیدار وی با جوانان به عنوان دیدار رییس و مسوول یک  مجموعه با جمعی از اعضای این مجموعه نیست، بلکه آنها از نیازها و خواسته های خود می گویند و او نیز با تمام توان برای رفع آنها تلاش می کند. در این باره قصیر مسوول روابط عمومی حزب الله می گوید: خوش رویی یکی از ویژگی های منحصر به فرد سید است. او در روابط عمومی و برقراری رابطه با دیگران بی همتاست. خیلی دیر موضوعی او را خشمگین می کند و اگر هم خشمگین شد، به سرعت واکنش نشان نمی دهد. سید فردی بسیار زیرک و باهوش است و قدرت خارق العاده ای در قانع کردن و راضی کردن طرف دیگر دارد، افرادی که در جلسات سید حضور یافته اند به خوبی با این ویژگی اخلاقی سید آشنا هستند.

و در آخر باید گفت  از مهمترین ویژگی های اجتماعی سید حسن نصرالله همنشینی با رزمندگان است. او عاشق زندگی با مجاهدین در حال مبارزه در جبهه هاست به همین دلیل در سال های 1985 و 1986 چندین بار مخفیانه و بدون اطلاع فرماندهان میدانی حزب الله راهی خط مقدم شد.

 

 

درباره سید حسن نصرالله - ایرنا (irna.ir)

آخرین مقالات

مقالات بیشتر